دست‌نوشته‌های منِ معمولی



با یکی از دوستام سوار تاکسی شدیم. 
موقع پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت: ممنون آقا، واقعآ که رانندگی شما عالیه! 

راننده با تعجب گفت: جدی میگی یا اینکه داری منو دست میندازی؟! 

دوستم گفت: نه جدی گفتم. خونسردی شما موقع رانندگی در این خیابون‌های شلوغ قابل تحسینه. شما خیلی خوب رانندگی می‌کنین و قوانین را هم رعایت می‌کنین!
راننده لبخند رضایت‌بخشی زد و دور شد. 

از دوستم پرسیدم: موضوع چی بود؟! گفت سعی دارم "عشق" را به مردم شهر هدیه کنم! با صحبت‌های من اون راننده تاکسی، روز خوشی را پیش رو خواهد داشت. رفتارش با مسافرهاش خوب‌تر از قبل خواهد بود، مسافرها هم از رفتار خوب راننده انرژی می‌گیرن و رفتارشون با زیردست‌ها، فروشندگان، همکاران و اعضای خونواده خوب خواهد بود. به همین ترتیب خوش‌نیتی و خوش‌خلقی میون حداقل هزار نفر پخش میشه. من هر روز با افراد زیادی روبرو میشم. اگر بتونم فقط سه نفر رو خوشحال کنم، روی رفتار سه هزار نفر تآثیر گذاشته‌ام. 

گفتن اون جمله‌ها به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت. اگر با راننده دیگه‌ای هم برخورد کنم اون رو هم خوشحال خواهم کرد. خوشحال کردن مردم یک شهر کار ساده‌ای نیست اما اگر بتوانیم چند نفر را خوشحال کنیم کار بزرگی انجام داده‌ایم. روح زندگی ما همین عشقه. در صورتیکه بعضی از ما با یک ادبیات ناپسند در پی فرصتیم که همدیگه را تحقیر کنیم: 
وااای چقدر چاق شدی! 
موهای سفیدتم که کم‌کم در اومد! 
اینهمه کار می‌کنی برای اینقدر درآمد؟! 
تو واقعآ فکر می‌کنی در این امتحان قبول میشی؟! 
و. 

این جمله‌ها و امثال اون کاملآ مخرب نیروی عشقند و عشق را از رابطه‌ها گریزان میکنن. اگر بتونیم زیبایی رو تو نگاه خودمون جای بدیم اصولآ عشقه که از وجود ما ساطع میشه. 

بیاییم تو این روزهای سخت جریان عشق را تو زندگی‌مون جاری کنیم. 


1. گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم. 
2. سعی کنیم بیشتر بخندیم. 
3. تلاش کنیم کمتر گله کنیم. 

4. با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم. 
5. گاهی هدیه‌هایی که گرفتیم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم. 
6. بیشتر از خدا تشکر کنیم و با او حرف بزنیم. 

7. در داخل آسانسور و راه‌پله و. با آدم‌ها صحبت کنیم. 
8. هر از گاهی نفس عمیق بکشیم. 
9. لذت عطسه کردن را حس کنیم. 

10. قدر اینکه پایمان نشکسته است را بدانیم. 
11. زمزمه کنیم و آواز بخوانیم. 
12. سعی کنیم با حداقلیک ویژگی منحصربه‌فرد با بقیه فرق داشته باشیم. 

13. گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم. 
14. با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم. 
15. برای انجام کارهایی که ماه‌ها مانده و انجام نشده در آخر همینهفته برنامه‌ریزی کنیم! 

امروز فقط دوتاشو امتحان کنین :)


اصل 21 
خداوند همه ما را مشابه صورت خود آفریده و با این حال هر یک آفرینشی جدا از دیگری داشته‌ایم. هیچ دو انسانی به هم نمی‌مانند. هیچ دو قلبی با ضرب‌آهنگی همسان نمی‌تپند. اگر خدا خواسته بود هرکس به دیگری شبیه باشد، خودش چنین می‌کرد. پس بی‌اعتنایی به تفاوت‌ها و تحمیل اندیشه‌ها بر دیگران، معادل بی‌اعتنایی به تدبیر مقدس خداوند است. 

اصل 22 
وقتی دوستدار حقیقی خداوند به میکده پا می‌گذارد، آن میکده، عبادتگاه او می‌شود. اما وقتی یک میگسار به آن عبادتگاه قدم بگذارد، آنجا میکده او می‌شود. در هر قدمی که برمی‌داریم، دل‌های ماست که تعیین‌کننده است، نه آنچه در ظاهر ما پیداست. اهل تصوف دیگران را بر اساس ظاهر داوری نمی‌کنند. وقتی صوفی به دیگری چش می‌دوزد، دو چشم خود را می‌بندد و در عوض چشم سوم را می‌گشاید؛ چشمی که بر قلمرو درونی بیناست. 


اصل 19 
اگر می‌خواهی طرز رفتار دیگران با خودت را تغییر دهی، باید اول طرز رفتارت را با خودت تغییر دهی. امکان ندارد که بتوانی عزیز و دوست داشته شوی، مگر آنکه یاد بگیری خودت را کامل و خالصانه دوست داشته باشی. در راه رسیدن به این مرحله، بابت هر خاری که ممکن است دیگران به سوی تو پرتاب کنند، شکرگزار باش؛ زیرا نشانه آن است که به زودی بارانی از گل‌های رُز بر تو خواهد بارید. 

اصل 20 
نگران این موضوع نباش که جاده و مسیر تو را به کجا خواهد برد. در عوض، روی اولین گام متمرکز شو. اولین گام، سخت‌ترین قسمت مسیر و همان چیزی است که بر عهده توست. هنگامی که آن گام را برداشتی، بگذار هر چیز روال طبیعی خود را طی کند و تمام چیزهای دیگر در پی خواهند آمد. خود را به دست جریان حوادث نسپار. خود جریان باش. 


اصل 17 
کثیفی و قباحت واقعی در درون انسان است. باقی به آسانی با آب پاک می‌شود. فقط یک نوع کثیفی وجود دارد که با آب پاک، تمیز نمی‌شود و آن لکه تنفر و تعصبی است که روح انسان را کثیف کرده. تو می‌توانی با خویشتن‌داری و روزه‌داری، جسم خود را تطهیر کنی، اما قلب و روحت فقط با عشق تزکیه خواهد شد. 

اصل 18 
کل عالم در یک انسان، در تو، می‌گنجد. هر چیزی که اطراف خود می‌بینی، از جمله چیزهایی که از آنها خوشت نمی‌آید و حتی افرادی که از آنان بدت می‌آید، یا بیزاری، به درجات مختلف درون تو حضور دارند. بنابراین، دنبال شیطان در بیرون از وجودت نگرد. شیطان قدرتی عجیب و غیرعادی نیست که از بیرون به تو حمله کند. شیطان ندای عادی درونی است. اگر بتوانی خودت را تمام و کمال بشناسی و با صداقت و جدیت، با هر دو بُعد تاریک و روشن خود روبرو شوی، به مرتبه‌ای متعالی از آگاهی خواهی رسید. موقعی که انسان به این درجه از شناخت خود برسد، به شناخت خدا نائل می‌شود. 


اصل 15 
خداوند همواره در حال تکامل خلقت بیرونی و درونی شماست. او کاملآ با شما مشغول است. هر آدمی در حال پیشروی است و آرام آرام و پیوسته در حال رسیدن به تکامل می‌باشد. هر یک از ما یک اثر هنری هستیم که بی‌صبرانه منتظریم و هم‌زمان تلاش می‌کنیم به تکامل برسیم. خداوند به هر یک از ما جداگانه رسیدگی می‌کند؛ زیرا بشر تابلوی زیبایی از خوشنویسی است: هر نقطه در آن در تکمیل طرح نهایی، اثر ویژه‌ای دارد. 

اصل 16 
عشق ورزیدن به خدای مطلق که پاک، بی‌عیب و نقص و خطاناپذیر است، راحت است. آنچه بسیار دشوار است، عشق ورزیدن به انسان‌ها با تمام عیب و نقص‌هایشان است. به یاد داشته باش انسان فقط می‌تواند چیزی را درک کند و بشناسد که توانایی عشق ورزیدن به آن را داشته باشد. تا عشق ورزیدن به مخلوق خدا را نیاموزیم، نه می‌توانیم حقیقتآ به او عشق بورزیم و نه واقعآ او را بشناسیم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Gabriel سالم زيبا درمان بیماری ها انواع بالابر گیم پلید New Car کرج دوفانوس Cheng کافه سهام